دختر آینه
سلام . دیروز و دیشب خوب بود و خوش گذشت . دوستشان دارم و برای شادیشان فاتحه می خوانم . امروزم را نمی دانم برایش دعا می کنم و برای فردای نیامده ام صدقه خواهم داد . سلام . با یه روز دیگه و یه شروع دیگه . امروز ای خدا رو شکر بد نبود . بی تو و او و همه سر شد و خوش گذشت . چقدر خوبه بیخیالی و ندیدن هر چه به گذشنه میرسد . من دختر آینه ام . سلام . امروز یه کوچولو دلم گرفته نمی دونم چرا ؟ اما انگار یه بغض فروخورده هزار ساله اومده و مهمون ناخونده شده . بیرون هوا تقریبا ابریه و این دلگیرترم میکنه . کاش شونه ایی بود که می تونستم با تکیه به اون به آرامش برسم آرامشی که سالهاست گمش کردم . برام دعا کن .منتظر فرجم چند روز پیش به سراغت آمدم یادت هست ؟ میدانم که فراموش کرده ایی و من همیشه جورکش تو و فراموشیهایت . تمام کوچه پس کوچه های محله تان را گشتم اما انگار خیلی وقت بود اسباب کشی کرده ایی . اهل محله تان چه غریبانه نگاهم میکردنند بی هیچ کلامی و من غریب با همه دلتنگیم فریادت میزدم گفته بودی برای همیشه میمانی . دیدی این بار هم دروغ گفتی و من ساده دوباره باورت کردم . من احمقم و همین حماقت چشمهای قهوه ایی روشنت را همه دنیایم ساخته. هنوز هم باور نکرده ام رفته ایی . هنوز باور نکرده ام که خودم با همین دستهایم برایت نرگس آوردم و با اشک چشمم خانه ات را آب و جارو کردم . برایت فاتحه میخوانم و شمعی بدرقه راهت میکنم همین پنج شنبه دوباره به سراغت می آیم منتظرم باش . فصل نرگسها نزدیک است
Power By:
LoxBlog.Com |